بانوےِ دشتِ رؤيا




خواب هايم فيروزه اي شده است 


آبي يِ آبي


گردنبند فيروزه بر گردن ِخيالم


خو مي گيرد با تسبيحِ خيالت


مي بوسد


مي بويد


عطر خوش ِ آغوشِ فيروزه اي يَم را


مي فشارد در دست تو 


مي ستايد بر سينه ي من


چه معجزه ي فيروزه اي ست


ما را از چشم حسودِ روزگار نگه مي دارد


23 اسفند 1397


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مطالب اینترنتی دریــچــه ای به داســـتان و نــقــــد الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم مطلب فا گردشگري 26ماه انتظار باعلائم ظهور ساناز و سانیا روستای تاریخی بند امیر ... آموزشگاه زبان اینترنتی حکمت